لالایی
من بعضی وقتها که با امیر علی حرف می زنم سعی می کنم که حرفام را به صورت شعر بگویم موقع لالایی خواندن هم لالایی های که خودم درست می کنم را براش می خوانم . دیرو ز ظهر که داشتم امیر علی را می خواباندم برایش لالایی زیر می خواندم و گلم هم در حالی که شیر می خورد با دقت به لالایی من گوش می کرد. پیشی یواشی یه گوشه لالا کرده هاپو جونم اون طرف اروم لالا کرده گل پسر مامانم اروم لالا می کنه چشماش رو خوب می بنده لالا لالا می کنه گاو میگه ما ... ما منم لالایی کردم خروسه میگه قو قو به اینجا که رسیدم امیر علی شیشه شیر را از دهانش در اورد و گفت بع بعی برام خیلی جالب بود چون من قبلا این شعر را با صدای حیوانات ...
نویسنده :
امیرعلی خیاطی
11:20